loading...
شطحه
raha بازدید : 123 پنجشنبه 09 خرداد 1392 نظرات (5)

من و آینه رو در روی هم یکریز می رقصیم در آتش

و در حالی که پشتم تا شده مانند حرف ((م)) در آتش

حساب لحظه ها در رفته از دست من و این شعر سرگردان

تماشایی ست در این لحظه ها یخ بستن تقویم در آتش

تمام عابران گفتند زیر لب:چه مرد نابهنجاری

که نصف هستی اش در منجلاب افتاده است و نیم در آتش

نمی ترسم ازین هیبت ،سمندرگونه می رقصم و می دانم

گلستانی فراهم می شود در شان ابراهیم در آتش

و من می سوزم و فردا به باقیمانده ام با گریه می گویی:

به دست این و آن افتاد میراثی که شد تقسیم در آتش

و از خاکسترم دیوانه ای دیگر به این بیغوله می آید

و می آید کنار قبر انسانی که شد ترسیم در آتش

 

 

 

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط raha در تاریخ 1392/04/06 و 23:08 دقیقه ارسال شده است

shoma lotf darin mamnoonam

این نظر توسط زندیق در تاریخ 1392/03/16 و 10:06 دقیقه ارسال شده است

بسیار زیبا رهای عزیز
استفاده به جه از موتیف آتش و رسیدن به زبان شعری خودتون بسیار دلنشینش کرده

این نظر توسط raha در تاریخ 1392/03/13 و 0:00 دقیقه ارسال شده است

arezoojan in sher a khodam ni . ama kheili doosesh daram. bazi talkha vaghan shirinan شکلک

این نظر توسط raha در تاریخ 1392/03/12 و 23:53 دقیقه ارسال شده است

شکلک
mamnoon

این نظر توسط آرزو در تاریخ 1392/03/11 و 9:37 دقیقه ارسال شده است

شعراتون خیلی تلخه
ولی قشنگ شعر میگین
مرسی


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27
  • کل نظرات : 56
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 14
  • بازدید امروز : 39
  • باردید دیروز : 15
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 75
  • بازدید ماه : 152
  • بازدید سال : 615
  • بازدید کلی : 5,240