loading...
شطحه
raha بازدید : 145 سه شنبه 25 تیر 1392 نظرات (3)

ندانستی چه شد، یک شب،سرپیچ دوراهی ها

قدم برداشتی در نامسیر اشتباهی ها

درآن آتش نشینی ها،سمندر می شدی کم کم

رها شد نم نمک از خاطرت تنگاب ماهی ها

تو ناغافل،به هر دیوار کاهی تکیه می دادی

و ازآخر،زمینت زد همین بی تکیه گاهی ها

تو کبریتی شدی در متن تاریکی ولی افسوس

که با هر شعله ات انگار افزون شد سیاهی ها

تو خود را نخ به نخ در کنج محنت دود می کردی

محبت رفت از یاد تو در بن بست واهی ها

نگاهت را به پشت دست مالیدی و ناباور

خودت را یافتی در حجم گنگ دادگاهی ها

و در یک چارچوب ناموازی با خودت گفتی:

تو هم پیوستی از آخر به جمع راه راهی ها؟

نشستی گوشه ای حبسیه سردادی ولی دائم

حواست را به هم می زد صدای عذرخواهی ها

برای دخترت دنبال اسمی تازه می گشتی

که اسمی خاطرت آمد:سمندرها و ماهی ها

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط raha در تاریخ 1392/04/29 و 0:05 دقیقه ارسال شده است

chera dare.ama khob daram fln a shohratesh estefade mikonam hamoon serghate adabi شکلک ye rooz losh midam a iran miramr

این نظر توسط zandiq در تاریخ 1392/04/28 و 16:45 دقیقه ارسال شده است

oon shaere bozorg esm nadare raha?شکلک

این نظر توسط raha در تاریخ 1392/04/25 و 1:42 دقیقه ارسال شده است

بچه ها جون شعر ماله من نیست ماله یه شاعر بزرگه شکلک


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27
  • کل نظرات : 56
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 14
  • بازدید امروز : 28
  • باردید دیروز : 15
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 64
  • بازدید ماه : 141
  • بازدید سال : 604
  • بازدید کلی : 5,229